صبر اکنون به جایی رسیده است که راهرو به حدی گشاد شده است که در نهایت نیازی به انداختن سوزن در میان انبوه بازدیدکنندگان نیست تا اولین نمایشگاه کتابی که در ایام کرونا به مصلای تهران آمد هیجانانگیزتر شود. جمعه این رویداد؛ یک خط در اطراف رشد می کند و هر شایعه افراد جدیدی را دعوت می کند.
“تو به طعمه خود آمدی، اما …” اما او نشد! مثل ماهیگیری در آب، هر بار که به نمایشگاه کتاب تهران می روید، این زمان موضوعیت دارد. اکنون روزهای پایانی سی و سومین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران چیزی بیش از این نیست.
به گزارش ایسنا، در آخرین جمعه نمایشگاه کتاب امسال جای سوزن انداختن بدون مقدمه نیست. اما دو روز پایانی این هفته، روزهای افتتاحیه نمایشگاه، شلوغ ترین روزهای سال همراه با آرامش و آشفتگی بود. خیابان های اطراف مصلای تهران که به نمایشگاه منتهی می شود از اولین ساعت روز شلوغ شده است.
اما همه برای خرید کتاب نمی آیند، جز شک و تردید خریدار در مورد قیمت سرسام آور کتاب نزد فروشنده. در غرفههای نمایشگاهی، نزدیک به هم، نقابدار یا نه، این که دنبال چیزی میگردند، داشتن کتاب لازم نیست. مثلاً عدهای میآیند تا کارهای دیگران را بررسی کنند، بنابراین یا به سبک خودشان به عنوان روزنامهنگار قدم میزنند یا گاهی از آنها در مورد مزایای درک شده این گروه سؤال میپرسند!
البته از دیگر اهداف جذب بازدیدکننده در نمایشگاه کتاب؛ در یک کلام، کوهنوردی در کوهنوردی نه گران است و نه البته آزاردهنده. در روزهای شلوغ، چهره مفرح نمایشگاه کتاب تهران بیش از پیش برای بازدیدکنندگان جذاب است. از بازی هایی که گاهی پدر و پسر را سر یک میز می آورد تا نوجوانانی که برای ناهار در گوشه ای از میدان رویداد دور هم جمع می شوند، همه به نوعی مشغول هستند، افرادی که پول ندارند یا نمی خواهند کتاب بخرند.
اما جمعه شلوغ نمایشگاه با وجود شرایط کرونری، صف ها و تجمعات زیادی را به همراه داشت. یکی از دلایل آن حضور مردمی بود که مانند سایر بازدیدکنندگان در روزهای پرتلاطم حضور خود در این مراسم را به تعویق انداختند. از این رو خطوط و گردهمایی های امضای کتاب که در بسیاری از غرفه ها به چشم می خورد از جمله خطوط جمعه نمایشگاه بود. این جلسات البته گاهی به شکل حاشیه نشینی نیز در می آید. مثلا حضور یک وبلاگ نویس مقیم خارج از کشور که خبرنگاران در نشست خبری از او سوال می کنند یا حضور همسر بازیگر معروفی که حاشیه های ازدواج و طلاقش پر شده بود.
نکته اصلی این است که در آخر هفته ها صف های زیادی وجود دارد. روبروی غرفه آستان مقدس علوی جهت توزیع برکت، روبروی راهنماها، روبروی کیوسک آب معدنی 1800 تومانی، روبروی اغذیه فروشی ها، روبروی ثبت نام نقدی غرفه، روبروی سرویس های بهداشتی، روبروی غرفه های خارجی . برای عکس های یادگاری با دیپلمات ها و ….
در بخشهای دیگر برنامه، بخش مجازی برنامه در اوج بود و برخی ناشران بستههای پستی خریداران را برای ارسال بستهبندی میکردند.
به جز وضعیت جسمانی نمایشگاه کتاب که روز جمعه به سخنگوی این نمایشگاه گفت: «اگر بخواهیم همه غرفهها مانند غرفههای مهمان ویژه (قطر) باشند، ناشران بومی قادر به بازپرداخت آنها نیستند. برخی از مسائلی که احتمالاً پیش پا افتاده ترین چیزها در طراحی ساختمان هستند هنوز هم توجه را به خود جلب می کنند. مثلاً در ناشران کودک و نوجوان یا نیم طبقه مهدکودک قسمتی برای تسهیل تردد معلولان وجود داشته باشد که جز پله راه دیگری برای بالا رفتن از پله نباشد.
اما با بحث قدیمی نمایشگاه کتاب، گوشه برنامه حالت مغازه ای به خود گرفت. فروشندگان به نوعی مردم را تشویق به خرید کتاب هایی کردند که هنوز به قیمت قبلی و البته مقدار کمی باقی مانده بود. البته یک تاکتیک به وضوح عامل خوبی برای خرید کتاب هایی بود که به قصد خرید آنها تنظیم نشده بودند.
از سوی دیگر در بحث گسترش سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران، آنچه اعلام شد تمدید بود و نه. بخش مجازی نمایشگاه کتاب تهران به مدت دو روز تا روز دوم تمدید شد اما بخش حضوری آن شنبه (31 اردیبهشت) به پایان می رسد.
در هر صورت پیش بینی می شود شنبه آخرین روز نمایشگاه کتاب تهران باشد.
عکس از فاطمه نظرمحمدی
انتهای پیام/